ماموریت رئیس جمهوری به وزیرکشور درباره دستگیر شدگان، واقعیتی درباره رفراندوم، درخواست بازدید از اوین، توضیح منوچهر محمدی درباره خاطره هاشمی، ادامه جدل پاستور- بهارستان و لایحه بودجه ۹۷ مرهم یا نمک بر زخم مردم از مواردی است که موضوع تعدادی از گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز پنج شنبه ۲۱ دی ماه در حالی در آخرین روز هفته بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفت که دستور رئیس جمهور روحانی به وزیر کشور درباره ارائه گزارشی درباره دستگیرشدگان و اعتراضات اخیر در تعدادی از آنها عنوان اصلی صفحه نخست شده است. ادامه تحلیلها درباره اعتراضات اخیر و لزوم شنیده شدن حرف مردم و رسیدگی به مطالبات آنان نیز در گزارشها و یادداشتهای منتشر شده به چشم میخورد. درخواست بازدید از اوین توسط فراکسیون امید مجلس برای رسیدگی به وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر نیز در تعدادی از روزنامهها منعکس شده است.
روزنامه کیهان در حالی که در یادداشت روز خود با عنوان «فتنه ۹۶» و «عیدی موشکی آمریکا» به ارتباط حوادث اخیر و عیدی موشکی آمریکا پرداخته است، تیتر نخست شماره امروزش را به گزارشی حول محور بودجه و با عنوان «لایحه بودجه ۹۷ مرهم یا نمک بر زخم مردم» اختصاص داده است که در آن از عملکرد دولت در رابطه با بودجه ۹۷ و واکنش دولتیها نسبت به احتمال تغییرات ایجاد شده در بودجه توسط مجلس انتقاد کرده است.
روزنامه شرق نیز با درج تصویر وزیر امور خارجه در مرکز صفحه اول خود عنوان «٤٨ ساعت تا سرنوشت برجام» را تیتر کرده است. شرق در گزارش خود به تحلیل احتمالات مذاکرات حول محور برجام پرداخته است. موضوعی که که ترامپ اواسط مهرماه بهجای اعلام پایبندی ایران به برجام، این توافق و تصمیمگیری آن را به کنگره واگذار کرد.
ابتکار، اما تیتر اول نیم صفحه نخست خود را به گزارشی با عنوان «ضرر مستقیم اصلاحطلبان، سود غیر مستقیم اصولگرایان» اختصاص داده است که سعی کرده در آن به پرسش «کدام جریان سیاسی از اعتراضهای اخیر زیان خواهد کرد؟» پاسخ دهد.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، سرمقالهها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
گفتوگوی ملی یگانهای بیبدیل
محمدامین سازگارنژاد طی یادداشتی در شماره امروز شرق در باره ضرورت گفت و گوی ملی نوشت: آن روز که جهان منطق مورد قبول مردم ایران را پذیرفت و تحسین جوامع را به دنبال داشت و بازنمایی از غنای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و رشدیافتگی ملت بود، این اتفاقی بزرگ و شاید کمسابقه برای کشور ما بود، آن هم در تاریخ ملل و سازمان ملل. افسوس و صدافسوس که این دستاورد جهانی ما که میتوانست الگویی برای مردم مسلمان و دولتها و کشورهای منطقه باشد و رویکردی اثربخش برای حل معضلات سیاسی و اجتماعی کشور خودمان، با بیمهری مواجه شد و خصوصا تشدید برخی شکافها موجب پارهای تنش و تشنج در میان جامعه شد و رویگردانی از فرهنگ و منطق گفتوگو هزینههای فراوانی را ایجاد کرد. این درسی بود که باید ما را بر آن میداشت تا رویکرد دیگری مناسب و مطابق با شرایط کشور، خصوصا جوانان عزیز اتخاذ کنیم. اکنون که نسل جوان ما انتظارات، توقعات، درخواستها و پیشنهادهایی دارد که میتوان و میتوانستیم با استفاده از منطق گفتوگو آنها را به فرصت همدلی و همسویی بدل کنیم، باز هم با رویگردانی از بهرسمیتشناختن گفتوگو به سراغ تجربههای بیاثر و بینتیجه قبلی رفتیم. اکنون ما هستیم و این سیل تقاضاها و انتظارها. اینک در بستر این نارضایتیها و اعتراضها، بیگانگان هم به دنبال نقش خویش هستند که در دنیای امروز امری دور از انتظار نیست. اما مهم این است که ما راهحل صادقانه و خالصانهای را برای برونرفت از این مشکلات و معضلات، پیشروی نسل جوان و معترض قرار دهیم. جوانانی که ما درد، رنج، غم، اندوه و حرمان آنها را پذیرفتهایم. اساسا نظام، دولت و همه قوا فلسفه وجودیشان خدمت به همین مردم بهویژه نسل جوان و شریف است. بنابراین هنوز هم باید باب گفتوگو را بگشاییم و منطق گفتوگو را به رسمیت بشناسیم و در این راه بر همت والا و عزم ملی برای رسیدن به راهحل مشترک به منظور برونرفت از این فضای التهابی با تکیه بر گفتوگوهای همهجانبه و همگانی تأکید داشته باشیم. امروز گفتوگو یک نیاز ملی و یک رویکرد بیبدیل پرفایده و کمهزینه برای عبور از این چالشهای پرهزینه است. امروز اصلاحطلبان میخواهند با همه سطوح عالی کشور گفتوگو کنند و حرفهای نزده را بزنند و حرفهای نشنیده را مستقیما بشنوند.
امروز اصلاحطلبان طالب گفتوگوی مستقیم با اصولگرایان و همه آنهایی هستند که دلسوز کشور و ملت هستند. امروز نسل جوان نیازمند گفتوگوی شفاف و بیپرده و آزاد با همه مقامات کشور است. استفاده از روشهای نمایشی و تجربهشده، روش شکستخوردهای است که دیگر امکانی برای برونرفت از مشکلات به همراه ندارد. نمایندگان محترم مجلس باید بهدور از رفتارهای کلیشهای راه را برای یک گفتوگوی ملی و همهجانبه فراهم کنند. معترضان را بدون حب و بغضهای سیاسی و جناحی بپذیریم. آنها را ببینیم و صدایشان را هرچند باب طبع ما نیست، بشنویم و با آنها همدلی کنیم. در این میان برای بازگشت به یک گفتوگوی ملی و همهجانبه باید صداوسیما یک یخشکنی بزرگ را انجام دهد و بهدور از کلیشههای رفتاری بستر این خدمت بزرگ به کشور را فراهم کند. چه اینکه پیشگیری بسیار کمهزینهتر از درمان است. هنوز نسل انقلاب اسلامی فراموش نکردهاند که شهید بزرگوار آیتالله بهشتی شخصا در رسانه حاضر میشد و با همه مخالفان نظام به بحث مینشست، الگوی حسنهای که زود به فراموشی سپرده شد. اگر شهید بهشتی با مخالفان نظام این رفتار نکو را داشت، این جوانان فرزندان ملت هستند. این همه جوش و خروششان طبیعی و بیمرض و بیغرض است. اینها هیچگونه تجربه حرفهای در عرصههای سیاسی و اجتماعی ندارند. اگر ما وظایفمان را خوب انجام دادیم و به گفتوگوی ملی فرصت دادیم و از تنگنظریها فاصله گرفتیم و مرهمی بر زخم جوانان آسیبدیده و معترض گذاشتیم، آنوقت همگی با هم در مقابل بیگانگان ایستادگی نشان خواهیم داد و سرود سرافرازی را با هم سر خواهیم داد.
خروج آمریکا از برجام به ضرر کیست؟
هادی حقشناس اقتصاددان طی یادداشتی با عنوان «خروج آمریکا از برجام به ضرر کیست؟» در روزنامه آرمان امروز نوشت: فلسفه توافق هستهای ایران با کشورهای عضو شورای امنیت برای لغو قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت بود. براساس این توافق آن قطعنامهها لغو شده است. در این مرحله نه بحث لغو این توافق بلکه بحث اقدام ترامپ و تصمیم کنگره در مورد ماندن یا خروج آمریکا از توافق هستهای مطرح است. اگر به هر دلیلی ترامپ از برجام خارج شود این تصمیم هیچگونه خللی در مصوبه شورای امنیت ایجاد نخواهد کرد. به عبارت بهتر خارج شدن آمریکا از برجام به این معنی نیست که قطعنامههای لغو شده، مجدد علیه ایران جاری شود. قبل از برجام نوعی اجماع جهانی علیه ایران شکل گرفته بود، امروز عکس این قضیه مطرح است و این اجماع علیه ترامپ و نه علیه ایران وجود دارد. به عبارت سادهتر هم سخنگوی اتحادیه اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همکشورهایی مانند روسیه، چین و آلمان که عضو ۵+۱ بودند مرتبا تاکید دارند که به برجام ایران پایبند بوده و هیچگاه نقضی از سوی ایران انجام نشده است. در نتیجه در صورت خروج یک سویه آمریکا از برجام به این علت که اجماع جهانی را با خود همراه ندارد و مصوبه شورای امینت آن را تایید نمیکند، کمترین عوارض این اقدام متوجه ایران خواهد شد. در گذشته زمانی فشارها علیه ایران افزایش یافت که هم اجماع جهانی علیه کشورمان وجود داشت و هم مصوبات شورای امنیت برای ایران مشکلاتی به وجود آورده بود، اما اکنون این دو موضوع محدود کننده ایران وجود ندارد. در نتیجه هرگونه اقدام آمریکاییها علیه برجام خطای سیاسی است و این اقدام در تاریخ علیه آمریکاییها ماندگار خواهد شد و این نکته را نهادینه میکند که هیچگاه نباید به آمریکا اعتماد کرد. اگر در قضیه برجام آمریکاییها وفادار نمانند این موضوع گذرا نخواهد بود و احساس این بیتعهدی به سایر ملتها نیز تسری داده خواهد شد که نباید به آمریکا اعتماد کرد. البته این رفتار غیر عقلایی ترامپ ناشی از پترو دلارهای همسایگان ما در خلیج فارس است و رئیس جمهور آمریکا در این قضیه به دنبال تجارت بوده و به دنبال آن است که منافع آمریکا را به حداکثر برساند و از حماقت سردمداران آن کشورها بیشترین سوء استفاده را انجام دهد. اما این دلارهای نفتی دائمی نیست و تنها خدشه به حیثیت آمریکا در نتیجه خروج از برجام باقی خواهد ماند. همچنان که شرمندگی کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ برای آمریکاییها باقی مانده است. در نتیجه با تکرار مجدد این رفتار ضد مردمی، پاک کردن این رفتار خصمانه از ذهن ایرانیها غیر ممکن خواهد بود و آمریکاییها تنها بازندگان این اقدام غیر حقوقی و غیر عقلانی معرفی خواهند شد و دیگر کشورهای جهان به آنها اعتمادی نخواهند کرد.
بازی تایید و تکذیبهای یک رفع فیلتر
روزنامه قانون طی گزارشی در ستون نقد سیاست در شماره امروزش نوشت: ماجرای فیلترینگ در این روزهای جهان به موضوعی منسوخ تبدیل شده است ولی در برخی از کشورها همچنان به عنوان ابزاری برای کنترل جوامع استفاده میشود. در این روزهای اخیر که شاهد برخی اعتراضات بودیم، دستگاهای مربوط برای آنکه بتوانند مشکلات را حل کنند به سمت فیلتر کردن شبکههای اجتماعی رفتند ولی این نوع اقدام از جانب مردم با اعتراضهایی روبه رو بود. از آنجایی که بدنه جامعه دولت را مسئول اقدامات صورت گرفته در کشور میداند، از همان روزهای ابتدایی فیلتر تلگرام، وزیر ارتباطات مورد هجمه بسیاری از کاربران قرار گرفت و در نهایت آذری جهرمی برای رهاسازی خود از میزان اعتراضات صرت گرفته، گفت که این تصمیمات برعهده شورایعالی امنیت ملی است و به وزارت ارتباطی ندارد. بعد از این سخنان آقای وزیر، اخباری در راستای رفع فیلتر منتشر شد که هیچکدام صحت نداشت. در آخرین مورد، یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس سخنانی را بیان کرد که این اظهارات نیز با حاشیههایی روبه رو شد. ابوالفضل حسن بیگی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از قول مساعد مسئولان مربوطه برای رفع فیلتر تلگرام تا امروز (پنجشنبه) در جلسه این کمیسیون خبر دادهبود و در این خصوص دو تن از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، این ادعای حسنبیگی را تکذیب کردند. در همین راستا مصطفی کواکبیان، عضو دیگر این کمیسیون گفت: در روزهای گذشته قرار بود تلگرام تعیین تکلیف شود، اما کسی قولی مبنی بر این که تلگرام تا فردا رفع فیلتر شود به کمیسیون امنیت ملی نداد و من چنین سخنی نشنیدم.
محمدابراهیم رضایی، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به ایلنا گفت: من در جلسه کمیسیون امنیت ملی چنین حرفی را نشنیدم. شاید این خبر را به صورت خصوصی به آقای حسن بیگی گفتهاند. همچنین یکی از مسئولان وزارت ارتباطات نیز در خصوص صحت ادعای رفع فیلتر تلگرام تا امروز (پنجشنبه) اظهار بیاطلاعی کرد.
تلگرام از همان ابتدا مخالفهای فراوانی داشت وبرخی با بهانههای مختلف سعی میکردند تا این برنامه اطلاعرسان را حذف کنند. جریان مذکورانتشار اخبار مختلف توسط این برنامه را طرحی برای زیر سوال بردن فرهنگ کشور و خراب کردن جامعه بیان میکردند ولی آیا تنها کارآیی تلگرام و سایر برنامههای اینچنینی، ادعایی است که موافقان فیلترینگ بیان میکنند؟! بیشک اینگونه نیست و میتوان از طریق همین فضا بسیاری از مسائل مفید را به اطلاع مردم رساند. بهنظر میرسد جریانهایی در کشور توانایی رساندن خود را به تکنولوژی ندارند و این موضوع سبب واهمه آنها شده است، برای همین تلاش میکنند تا ضعف خود را اینگونه پوشش دهند. همانگونه که مشاهده کردیم ودیدیم که صداوسیما چگونه برای زیر سوال بردن این برنامه (تلگرام) آبروی خود را با یک کلیپ سانسور شده از دست داد ولی باز مردم نگذاشتند تا فضایسازی آنها موفق شود. امیدواریم تغییر رویکرد این جریانها را در آیندهای نزدیک شاهد باشیم زیرا این عملکرد نهتنها سودی برای آنها ندارد بلکه سبب میشود تا مردم بیشتر به سمت استفاده از این نوع برنامهها پیش بروند.
انقلابیگری یعنی کمک به مردم برای حل مشکلات مردم
روزنامه جوان در یادداشتی در شماره امروزش به تحلیل سخنان رهبر انقلاب در جمه مردم قم که دو روز پیش ایراد شد نوشت: چندین سال قبل رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب اسلامی، بیانی با این مضمون داشتند که بهترین راه مبارزه با امریکا، گرهگشایی از مشکلات مردم است. منطق این بیان کاملاً روشن است. امریکاییها با کمک متحدین خود و با مجموعهای از اقدامات، در تلاشند بین مردم و نظام اسلامی فاصله ایجاد کنند. تمرکز امریکاییها در مسیر فاصلهاندازی میان مردم و جمهوری اسلامی، روی مسائل اقتصادی است. حکمت اعلام دهه چهارم انقلاب به عنوان «دهه پیشرفت و عدالت» و نامگذاریها در سالهای اخیر با موضوع اقتصادی، همگی در راستای تأمین الزامات پیشرفت کشور، رفاه عمومی و خنثیسازی نقشههای دشمنان است. متأسفانه در طول سالهای گذشته، شعارهای سال اعلامی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، در عمل خیلی جدی گرفته نشد.
بیتوجهی به این شعارها خصوصاً در حوزه اقتصاد مقاومتی سبب شده در شرایطی قرار بگیریم که بخشی از مردم، به شدت تحت فشارهای اقتصادی و معیشتی قرار گیرند. پدیدآیی لشکر بیکاران، رکود اقتصادی، افزایش قیمتها و گرانی از معضلات انکارناپذیر در کشور است. بدیهی است که دشمنان به دنبال بهرهبرداری از این وضعیت در راستای منافع خودشان باشند. خاصیت دشمن، دشمنی کردن است و از او انتظاری جز این نباید داشت. اساساً امریکاییها با هدف ایجاد مشکل برای مردم ایران و ناراضی کردن آنان، جنگ اقتصادی و تحریمها را علیه ملت ایران به راه انداختند. ناآرامیها و اغتشاشات اخیر در کشور با موجسواری دشمن و جریان ضد انقلاب با توجه به نارضایتیها پدید آمد. دشمن تصور میکرد آستانه تحمل مردم تمام شده و با اندک تحرکات، میتواند تودههای میلیونی را با خود همراه سازد. تصور ضدنقلاب نیز اینگونه بود، اما هوشمندی و بصیرت مردم، مانع از بحرانآفرینی دشمن برای کشور شد. دشمن در این قضایا، ثبات، امنیت، آرامش، وحدت و انسجام داخلی را نشانه رفته بود. حال که این توطئه خنثی شد، چه باید کرد؟ اعتقاد بر این است که همان جمله چند سال قبل رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، باید مورد توجه مسئولان و دلسوزان کشور و انقلاب قرار گیرد. باید از مشکلات مردم در حوزههای گوناگون گرهگشایی کرد. باید جوانان بیکار، امید به دستیابی به شغل مناسب با شأن خود پیدا کنند.
باید صاحبان صنایع، کارخانجات، کارگاههای کوچک و بزرگ، صاحبان مشاغل گوناگون به ایجاد رونق اقتصادی در کشور در آینده نزدیک امیدوار شوند. بسیار روشن است که کار اصلی در این حوزهها، بر عهده دولت است. دولت باید با اتخاذ سیاستها و رویکردهای صحیح در حوزههای مالی و اقتصادی، چنین امیدهایی را برای تمامی کسانی که تحت فشارهای اقتصادی- معیشتی هستند، ایجاد کند. اما نکته مهم در این میان تلاشها، رویکردها و جهتگیریهای افراد و مجموعههای خارج از دولت است. اعتقاد بر این است که با انقلابیگری به معنای دقیق کلمه، میتوان همه مشکلات کشور و مردم را حل کرد. این یک اصل و قاعده اثبات شده است. در ۳۸ سال گذشته، در هر حوزهای که با رویکرد انقلابیگری مبتنی بر عقلانیت و درایت و روحیه جهادی کارها دنبال شده، موفقیتهای بزرگ حاصل شده است. عمده مشکلات امروزی کشور و مردم، به حوزههایی اختصاص دارد که در آن حوزهها به صورت انقلابی عمل نشده است. البته از این نکته نباید غفلت کرد، برخی از معضلات کنونی کشور، حاصل کار انقلابینماها در ۳۸ سال گذشته است. به تعبیر مقام معظم رهبری، انقلابیگری با انقلابینمایی تفاوت دارد.
بنابراین با توجه به مطالب پیش گفته، انقلابیگری در شرایط کنونی، در کمک به دولت برای حل مشکلات کشور است. جریانهای سیاسی با هر فکر و سلیقهای در شرایط کنونی، باید به فکر مردم و حل مشکلات کشور باشند. به طور قطع با همافزایی همه ظرفیتها، به راحتی میتوان بر بسیاری از مشکلات غلبه کرد. نقشه راه باید اقتصاد مقاومتی باشد. همه نیروها، جریانها و افراد باید به کمک دولت در راستای پیادهسازی اقتصاد مقاومتی بشتابند. البته دولت هم باید امکان بهرهگیری از توان و ظرفیتهای خارج از دولت در هر سطحی را فراهم سازد. کشور از ظرفیتها، امکانات و قابلیتهای بسیار بالایی، برای حل مشکلات برخوردار است. مهم همافزا شدن مسئولان در قوای سهگانه و تمامی دستگاهها و نهادها است. وحدت و همدلی مسئولان زمینهساز کمکهای مردمی و بخش خصوصی به دولت برای حل مشکلات خواهد بود. این وحدت، همدلی و زمینهسازی برای همافزا کردن تمامی امکانات برای حل مشکلات مردم؛ نشانه انقلابیگری و هر نوع حرکت مغایر با انقلابیگری فاصله دارد.
فوریت پاسخ به مطالبات مردم
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان فوریت پاسخ به مطالبات مردم نوشت: مجلس طرح دو فوریتی انتخاب مکانی برای بیان اعتراضهای مردمی را تصویب کرد. اگرچه این اقدام راهکاری است برای قانونمند کردن اعتراضهایی مانند آنچه در هفتههای اخیر انجام شد، اما توجه و پاسخ درخور به آن از اهمیتی فوریتر برخوردار است.
آنچه در پی حوادث اخیر رخ داده و از تریبونهای رسمی و نیز رسانهملی بازتاب یافته، همچنان جنس پاسخها نشان از توقف در جدالهای جناحی دارد؛ یعنی همانی که سرانجام خشم مردم را برانگیخت.
اکثر صاحبان تریبونها و رسانههای رسمی کوشیدهاند با رویکردی تقلیلگرایانه، بروز ناآرامیهای اخیر را به شبکههای اجتماعی، عواملبیگانه و ناتوانی دولت در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مربوط دانسته و براین اساس به چرایی و چگونگی اعتراضات بپردازند. این رویکرد که متاسفانه سابقهای طولانی در بزنگاههای مختلف داشته، همچنان اصرار در پاک کردن صورت مساله به جای تدبیر واقعگرایانه در رفع عوامل ایجابی چنین وضعی دارد. بدیهی است نتیجه چنین رویکردی نیز بیشتر به کنترل اوضاع میانجامد تا اینکه بخواهد راهکاری مدیریتی را در دستور کار قرار دهد.
بهرهمندی عوامل بیگانه از بروز اعتراضاتی مانند آنچه در هفتههای اخیر رخ داد، ریشه در بسترهای داخلی دارد. کاستن از افق تحلیلی اوضاع نه تنها از احتمال یا استمرار چنین اتفاقی در آینده نمیکاهد، بلکه با لاینحل ماندن مشکلات، میتواند ابعاد دیگری پیدا کند. درک صورت مساله بخش مهمی است، اما یافتن و اجرای راهحلهاست که همیشه سخت است. هنر مدیریت نیز کشف راهحلها با هزینه کمتر است؛ بنابراین نمیتوان با ساده کردن صورت مساله، به بیان چراییها و راهحلهای کوتاهنظرانهای دلخوش کرد که در خوشبینانهترین حالت، به آرام کردن وضع در کوتاهمدت میانجامد. در واقع ریشه مشکلات را باید در شیوه مدیریتها، عدم شفافیتها، نبود گردش سالم و شفاف نخبگان، انحصارطلبی، نامتعادل بودن توزیع منافع عمومی، بسته بودن چرخه اطلاعات و مهمتر از همه، رقابتهایی دانست که امید مردم را به آینده دچار تردید کرده است.
رقیبان در همه ماهها و بلکه سالهای گذشته به افشای یکدیگر پرداختهاند و مردم بهطور شکسته بسته، وقتی از ماجراها خبردار شدهاند که افشاگریها رخ داده است. جالب اینکه طرف رقیب نیز همیشه چیزی در چنته داشته که بخواهد بدل بزند. آنچه در این به اصطلاح افشاگریها نیز مورد توجه نبوده، دو نکته اصلی است؛ نخست مصالح و منافع ملی و دوم، ارائه راهحل روشن برای مشکلات پیش آمده. در اینجاست که باید اذعان کرد شبکههای اجتماعی و یا بیگانگان اگر کمتر نه، ولی بیشتر از عواملی که پراکندن تخم یاس و نامیدی کسب و کارشان است، در بروز ناآرامیها نمیتوانستهاند نقش آفرینی کنند.
ایجاد فضایی برای ابراز اعتراضات مردمی، راهکار قانونمند کردن چنین وضعی است، اما شنیدن و پاسخ مسئولانه به آن هنر مدیریت اوضاع خواهد بود. دراین صورت نگرانی از شبکههای اجتماعی و عوامل بیگانه بلاموضوع خواهد شد. فراموش نکنیم مردم در چهار دهه گذشته و در سختترین شرایط هرگز تن به بازیها و شیطنتهای بیگانگان ندادند. آنان صمیمانه شریک همه تلخ و شیرینها بودند. آنچه مردم را معترض میکند، کمرنگی امید به آینده است.